چند روز پیش در تلگرام، پستی نظرم را جلب کرد: «همیشه با دید مثبت به همسرتان و ویژگیهای او نگاه کنید. اگر همسرتان دستور میدهد برایش چای دم کنید، به این دلیل است که میخواهد خستگیاش دربرود تا بتواند خوب به حرفهای شما گوش دهد. اگر از دستپخت شما ایراد میگیرد، در واقع میخواهد ثابت کند طعم غذاهای خوشمزه شما هنوز زیر دندانش است. اگر روز تولدتان و گرفتن هدیه را فراموش میکند به این دلیل است که میخواهد برای آینده شما پول پسانداز کند. همیشه به همسرتان دید مثبت داشته باشید چون چاره دیگری جز این ندارید! میخواستید ازدواج نکنید.» این مطلب در نگاه اول بر حق به نظر میرسد اما روانشناسان اعتقاد دیگری دارند. مشاورههای قبل از ازدواج به این دلیل توصیه میشوند که در نهایت شما به این نتیجه نرسید که کاش ازدواج نمیکردم یا ایکاش از میان انتخابهایی که داشتم فرد مناسبتری را برمیگزیدم.
در مشاوره پیش از ازدواج 2 هدف دنبال میشود؛ یکی ارزیابی آمادگی افراد برای ازدواج و دیگری ارزیابی و تعیین میزان تناسب طرفین ازدواج. آمادگی برای ازدواج شامل برخورداری از شرایط مناسب اقتصادی، اجتماعی و عاطفی، شغلی و روانی و به بیان بهتر، پختگی روانشناختی فرد برای پذیرش مسئولیت یک رابطه متعهدانه است. داشتن آمادگی برای ازدواج لازم است ولی کافی نیست چون اگر 2 نفر باوجود آمادگی، تناسب خوبی با هم نداشته باشند باز ممکن است مشکلهایی در رابطه زناشویی پیدا کنند. تناسب افراد برای ازدواج ابعاد مختلفی دارد که شامل تناسب از لحاظ ویژگیهای شخصیتی، اعتقادات و باورها، ساختار خانوادگی، اصول و ارزشها، فلسفه زندگی و نگرشها به رابطه زناشویی و... است. در مشاوره پیش از ازدواج، مشاوران از انواع روشها شامل مصاحبههای روانشناختی و آزمونهای شخصیت استاندارد برای تعیین میزان تناسب افراد کمک میگیرند.
برای پاسخ به این سوال که چه افرادی نباید با هم ازدواج کنند، بهتر است افراد را از لحاظ 5 بعد بزرگ شخصیتی مقایسه کنیم که در روانشناسی به 5 عامل بزرگ شخصیت معروف است.
1 ثبات هیجانی
بر اساس این عامل اگر فردی که ثبات هیجانی ندارد، خیلی سریع عصبانی میشود، نوسانهای خلقی بارزی دارد، هیجانهای منفی مانند افسردگی، اضطراب، خشم و کینهورزی را تجربه میکند و... با شخصی که ثبات هیجانی خوبی دارد و صبور و بردبارتر است، ازدواج کند، ممکن است ازدواج موفقی داشته باشند، اما ازدواج 2 فردی که ثبات هیجانی ندارند، موفقیتآمیز نخواهد بود چون هر 2 دارای مشکلهای هیجانی و عاطفی هستند و از لحاظ روانشناختی پختگی کافی ندارند.
بر اساس نتایج تحقیقات، عامل ثبات هیجانی یکی از قویترین پیشبینیکنندههای پایداری ازدواج است.
2 برونگرایی و درونگرایی
ازدواج افرادی با درجههایی از برونگرایی و درونگرایی شاید مشکل زیادی ایجاد نکند و میتواند نوعی مکمل سالم محسوب شود، اما زمانی که درجه برونگرایی و درونگرایی افراطی است و افراد در 2 سر طیف قرار دارند، این ازدواج مشکلساز خواهد شد چون افراد برونگرا و درونگرا از نظر علایق، فعالیتها، هیجانخواهی، جمعگرایی و صمیمیت و روابط بینفردی تفاوت بسیار زیادی با هم دارند که گاهی در نقطه مقابل هم قرار میگیرند.
3 انعطافپذیری
افراد باز و انعطافپذیر نسبت به تجربههای درونی و دنیای پیرامون کنجکاو هستند و زندگی آنها سرشار از تجربه است. این افراد طالب لذت بردن از نظریههای جدید و ارزشهای غیرمتعارف هستند و در مقایسه با افراد بسته احساسهای مثبت و منفی فراوانی دارند. افرادی که اهل تغییرند، نمیتوانند با افراد متعصب و سنتی که نمیخواهند در زندگی تغییری را بپذیرند و محافظهکارند، زندگی کنند. افرادی که نمره پایینی در بعد باز بودن نسبت به تجربه میگیرند و رفتارهای متعارف و قراردادی دارند، در ظاهر محافظهکار به نظر میرسند و اصول و ارزشهای نسبتا ثابتی دارند که نمیخواهند آنها را تغییر دهند، بنابراین اگر 2 نفر که در این بعد شخصیتی نقطه مقابل هم هستند با هم ازدواج کنند، مشکلهای زیادی با هم خواهند داشت. یکی تنوعطلب و تجربهگرا، دیگری محافظهکار و بسته که پذیرای هیچگونه نوآوریای نیست.
4 سازگاری اجتماعی
افراد سازگار در کل نوعدوست هستند، با دیگران احساس همدردی میکنند و مشتاق کمک به مردم هستند و اعتقاد دارند دیگران نیز با آنها همین رابطه را دارند. این افراد به اطرافیان اعتماد میکنند و خواهان برقراری ارتباطاند. در مقابل، شخص ناسازگار خودمحور و به قصد و نیت دیگران مظنون و بیشتر اهل رقابت است تا همکاری، بنابراین اگر زن و مرد از لحاظ سازگاری اجتماعی با هم تضاد داشته باشند، ازدواج خوبی نخواهند داشت و بهتر است با هم ازدواج نکنند.
معمولا افراد با ویژگی اختلال شخصیت خودشیفته، ضداجتماعی و پارانویید نمره پایینی در توافق و سازگاری اجتماعی میگیرند در حالی که نمره بالا معمولا با اختلال شخصیت وابسته مرتبط است که روشن است ازدواج این 2 گروه مناسب نیست.
5 وجدانمندی
فرد وجدانمند دارای هدف و خواستههای قوی از پیش تعیین شده است، تمایل شدیدی به موفقیت حرفهای و دانشگاهی دارد، وظیفهشناس و مسئولیتپذیر است و اگر این ویژگی خیلی افراطی بالا باشد، با ایرادگیری، وسواسی بودن و نظم و دقت وسواسگونه در امور کاری و حرفهای و وقتشناسی همراه است. افرادی که نمره پایین در بعد وجدانمندی دارند، الزاما افرادی بدون پایبندی به اصول اخلاقی نیستند بلکه معمولا در انجام کار دقت کافی ندارند و در جهت اهداف خود مصر و پیگیر نیستند. برخی از شواهد نشان میدهد نیاز به لذتطلبی و علاقه به امور جنسی در افراد نمره پایین بیشتر از افرادی است که نمره بالا کسب میکنند. در کل، افراد براساس اینکه چقدر مایلاند پیشرفت کنند و مسئولیتپذیر باشند با هم تفاوت دارند. برخی افراد وظیفهشناس و مسئولیتپذیر هستند. اگر چنین فردی با شخصی شلخته و بدون انگیزه برای پیشرفت و مسئولیتناپذیر ازدواج کند تمام عمر حرص خواهد خورد چون یکی همیشه دنبال ترقی و پیشرفت و دیگری دنبال خوشگذرانی است. پس ازدواج افرادی که بیش از اندازه کمالگرا و وسواسی هستند با افرادی که راحتطلب، غیرمسئول و اهمالکار هستند، میتواند مشکلساز باشد.